نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه هفتگی تفسیر قرآن کریم گفت: مسئولیتپذیری بدون شرح صدر امکانپذیر نیست.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه پنجاه و ششم تفسیر قرآن کریم (8 بهمن ماه 1402) در تفسیر سوره انسان اظهار کرد: خدای متعال در آیه 4 سوره انسان میفرماید «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا»، یعنی (ما براى كافران زنجيرها و غلها و شعلههاى سوزان آتش آماده كردهايم).
امام سجاد (ع) در این خصوص در دعای 42 صحیفه سجادیه فرمودند بار الها در هنگامه جان کندن برای ما آسان کن که بتوانیم با قرآن راحت جان بدهیم، آن موقعی که نفس به حنجره میرسد، پاها سست میشود، بدن دیگر جان ندارد، گویا به دنبال کسی میگردیم که معجزهای کند، از عالم غیب ملکالموت میآید که رسالت خودش را انجام بدهد، وقتی آدم از این دنیا خلاص میشود و جانش گرفته میشود کارهایی که در زندگیاش در دنیا انجام میداده، قلادهای بر گردنش میشوند و قبرها هم محل سکونت و مسکن میشوند تا روز قیامت که محشور شد به ملاقات خدا بشتابد.
باید در زندگی طوری رفتار کنیم که موقع جان دادن این آیات قرآن به دادمان برسند و آن زمانی که عزرائیل به سراغمان میآید بگوییم ما با این آیات آشنا هستیم، سر به سجده گذاشتهایم و نماز خواندهایم تا این قرآن و عبادات به دادمان برسند.
مؤمن میتواند کاری کند که گناهان برای او مانند قلادهها و غل و زنجیرها نباشد و مرگش برای او آسایش و راحتی باشد.
علقمه میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم برخی از مردم نسبتهای بدی به ما میدهند، تهمتهایی میزنند و حرفهایی میزنند که آدم دلش میگیرد، امام (ع) فرمود اینطور نیست که هر چه خدا خواست بندگان نیز همان طور کنند، چون خدا به انسان اختیار داده است، این طور نیست که زبانهایشان ساکت باشد، به انبیای خدا هم هر چه خواستند گفتند و هر رفتاری خواستند کردند، آن وقت تو انتظار داری خدا راجع به ما چکار کند؟ این نشان می دهد آدم نباید در برابر حرفهای مردم دلگیر شود.
پیش از ماه رمضان حتماً به خطبه شعبانیه دقت کنیم و مطالب و معارف آن را ببینیم، رسول اکرم (ص) در قسمتی از این خطبه فرمودهاند درهای بهشت در این ماه باز و درهای جهنم بسته است، گوشها و دهانهای ما وقتی گناه میکنیم مانند درهای جهنم هستند، اگر این دهان از انواع گناهانی که با زبان انجام میشود بسته بماند، درب جهنم بسته است.
اگر گوش، دست، اعضا و جوارح ما از گناهان بازداشته شوند، درهای جهنم بسته است، پیامبر (ص) در ادامه فرمود درهای بهشت باز است، شما ذکر که میگویید مانند این است که درهای بهشت باز هستند، دهان شما که دل کسی را شاد میکند گویا در بهشت باز است، اگر فرزندان و خانواده را از استرس و اضطراب بیرون بیاوریم، دربهای بهشت باز میشوند.
در مقابل اینها، آن دهانی که بدگویی و فحاشی میکند، مردم از زبان او میترسند، از رفتارش وحشت دارند، اینها مانند دربهای جهنم هستند، در ماه رمضان معمولاً این موارد بیشتر رعایت میشود، به همان اندازه هم درهای جهنم بسته است.
پیامبر (ص) در ادامه فرمود از خدا بخواهید همیشه درهای بهشت باز و درهای جهنم بسته بماند، شایسته انسانی که خداوند در رابطه با او «و لقد کرّمنا بنی آدم» را فرمود این نیست که در غل و زنجیر باشد، هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی دست و پا گیر و مانند غل و زنجیر هستند.
تعصبات قوی قبیلهای، رفاقتهای مبتنی بر باندبازی، شیطنت، دنیاطلبی، علاقه وافر به دنیا، اینها غل و زنجیر بوده و متعلق به شیطان هستند، پیامبر (ص) فرمودند در ماه رمضان شیاطین در غل و زنجیر هستند، از خدا بخواهید که این شیطان در غل و زنجیر را مجدد بر شما مسلط نکند.
خدای متعال در آیات 5 و 6 سوره الرحمن میفرماید «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا، عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا»، یعنی (به يقين ابرار و نيكان از جامى مىنوشند كه با عطر خوشى آميخته است، چشمهاى كه بندگان خدا از آن مىنوشند و به دلخواه خويش جاريش مىكنند).
ابرار از جامی مینوشند که با عطر خوش در آمیخته شده است، این چشمهای که بندگان خوب خدا از این چشمه مینوشند، گویا به دیگران هم میرسد، برای مثال چشمههای حکمتی که در دل رسول اکرم (ص) به جوشش در آمد، آن چشمههایی که در جان نورانی امیرالمؤمنین (ع) و حضرت فاطمه (س) به جوشش در آمد، این چشمههای حکمت عالم را تحت تأثیر قرار دادند.
هر انسان فرهیختهای در هر کجای عالم این کلمات را شنید مشتاق شد، جرج جرداق مسیحی بود، نهجالبلاغه را مطالعه کرد، هر بار این کتاب میخواند مشتاقتر میشد که دوباره آن را بخواند، او میگوید من 200 بار نهجالبلاغه را مطالعه کردهام، به خاطر اینکه این شراب طهور بهشتی جانش را نورانی و مست میکرد، این شیعه واقعی امیرالمؤمنین (ع) بود، ولو اینکه به ظاهر نمیتوانست این را اظهار کرد.
امیرالمؤمنین (ع) دلها را تسخیر میکند، آیات قرآن نیز این چنین هستند، فرمایشات نبی اکرم (ص) هم این طور هستند، بر همین اساس قسمتی از حدیث طولانی امام رضا (ع) یادآوری میشود که آن حضرت فرمودند اگر خدا بندهای را برای هدایت، ارشاد، مسائل و گرفتاریهای مردم اختیار کند، سه امتیاز به او میدهد.
یک موقع یک آدم خودش میدود برای اینکه مسئولیتی را به دست بیاورد، یک موقع نیز همه چیز را به خدا میسپارد، خدا میآید بنده را به یک مأموریتی مسئول میکند.
در مثال این حدیث میتوان به مجلس خبرنگان رهبری اشاره کرد که وقتی میخواستند رهبر را را انتخاب کنند، همه میگفتند آیتالله خامنهای باید رهبر باشد اما خود ایشان مخالف بودند، شاید به خاطر همین حدیث بود که ایشان میخواستند ببیند آیا خدا هم نظرش این است که ایشان رهبر باشد؟ اگر نظر خدا بر چیزی باشد اگر حتی همه مخالف باشند، آن اتفاق خواهد افتاد اما اگر نظر خدا این نباشد، حتی اگر همه آن چیز را بخواهند به درد نمیخورد.
به همین دلیل ایشان با پیشنهاد رهبری مخالفت کردند، با اینکه جدی مخالفت کردند اما مشیت خدا این بود که ایشان رهبر شوند، ما خدای متعال را بهخاطر این نعمت بزرگ شاکریم، امام رضا (ع) فرمودند یکی از امتیازهایی که خدا به این بنده میدهد این است که به او شرح صدر میدهد، برای اینکه بدون شرح صدر نمیشود مسئولیت پذیرفت.
اگر کسی بخواهد استقامت داشته باشد، دلخور نشود، دلش نرنجد، خسته نشود و عقبنشینی نکند، باید شرح صدر داشته باشد، لذا به محض اینکه خدا به حضرت موسی (ع) مأموریت داد که به سوی فرعون برود، چرا که او طغیان کرده است، موسی (ع) فوراً از خدا درخواست شرح صدر کرد.
از سوی دیگر بدون اینکه پیغمبر ما درخواستی داشته باشد، خدا به آن حضرت میفرماید ما به تو شرح صدر دادیم، بنابراین معلوم میشود داشتن شرح صدر لازمه کار است.
امام رضا (ع) ادامه داد دومین امتیاز و عنایتی که خدا به این آدمی که بار مسئولیت به او داده، میدهد این است که قلبش را مالامال از حکمت میکند، حکمت از وجودش میجوشد و در اذهان، افکار و اندیشهها منتشر میشود.
در ادامه امام (ع) فرمود سومین امتیاز و عنایت این است که خدا علوم را به او الهام میکند، علم فقط آن چیزی نیست که در مدرسه و دانشگاه میخوانیم، علم فقط آن چیزی نیست که کتاب حفظ میکنیم، خدا فراتر از اینها وجود چنین آدمی را منبع جوشش علم الهامی میکند.
امام (ع) فرمودند چنین کسی از پاسخ به هیچ سؤالی در مانده و خسته نمیشود، نادان نمیماند، بر سر دو راهیها متحیر نیست و راه درست را خوب میشناسد، خدا او را از خطاها و لغزشها ایمن نگه میدارد، خدا اینها را به او میدهد تا او حجتی در میان بندگان و شاهدی در میان مخلوقات باشد، این حدیث در صفحه 202 جلد یک کتاب اصول کافی آمده است.
خدای متعال در آیه 7 سوره انسان میفرماید «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا»، یعنی (همان بندگانى كه به نذر خود وفا میکردند و از روزى كه گزند آن فراگيرنده است مىترسيدند).
در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین (ع) آمده که حضرت فرمودند ماجراهای بعد از قبر، شدت بیشتری از قبر دارد، آنجا طوری است که در یک مقطع طفلِ صغیر پیر میشود، در دنیا چقدر طول میکشد تا آدمها پیر میشوند؟ زمان میبرد اما در قیامت، طفل صغیر پیر میشود، اگر شرایط طوری باشد که یک موجودی باردار باشد بارش را سقط میکند، هر شیردهندهای طفل شیرخوارش را رها میکند، قیامت مانند روزی عبوس است که چهره در هم کشیده است، در این روز حتی ملائکه هم واهمه دارند با این که گناهی نکردهاند، آسمانهای هفت گانه و کوهها به لرزه در میآیند، زمینی که مثل گهواره است به تزلزل کشیده میشود.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه میفرماید اگر چشمههای حکمت در دل کسی بجوشد، این آدم بابرکت میشود، چرا شهید مطهری اینقدر روی نفوس دانشمندان، اندیشمندان، اهل فکر و مطالعه اثر واقعی گذاشت؟ برای اینکه جانش به حکمت آشنا بود، کلام امام (ره)، رهبر حکیم انقلاب و بزرگان اگر روی ما تأثیر میگذارد به دلیل حکمت است.
امیرالمؤمنین (ع) راجع به حکمت فرمودند اگر کسی چیزی از حکمت روزیاش بشود، برای اینکه بیشتر از این حکمت بنوشد صبر و قرارش را از دست میدهد، یعنی با شوق و علاقه میخواهد بیشتر بداند.
برای مثال اینکه شما کتب شهید مطهری را میخوانید و دلتان نمیخواهد این کتاب را زمین بگذارید، حکمت نیز چنین شیرینیای را دارد.
قرآن معدن حکمت است، اگر بتوانیم با آن ارتباط بگیریم باید این گونه باشد، اگر این گونه نبود معلوم میشود قرآن را نشناختهایم، وگرنه هر آیه را که میخوانیم تمایل داریم آیه بعدی را بخوانیم و هر سوره را که میخوانیم دوست داریم به سمت سوره بعدی برویم، برای اینکه حکمت انسان را به دنبال خودش میکشاند.
خدای متعال در آیات 8 و 9 سوره انسان میفرماید «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا، إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»، یعنی (و به پاس دوستى خدا، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مىدادند، ما براى خشنودى خداست كه به شما مىخورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم).
امام حسن عسکری (ع) حدیثی از پدر بزرگوارشان نقل کرده و فرمودهاند امام (ع) در روز غدیر این گونه امیرالمؤمنین (ع) را زیارت میکرده است «یا امیرالمؤمنین (ع) تو همانی هستی که سه روز پیاپی افطار خود را به مسکین، یتیم و اسیر دادی، این شما هستید که چیزی را که خودتان به آن بسیار علاقمند و نیازمند بودید، به دیگران می بخشیدید».
ابیبصیر شاگرد امام صادق (ع) بود، او نقل میکند ما محضر امام صادق (ع) بودیم، برخی از افراد متمول هم خدمت امام (ع) بودند، صحبت از زکات به میان آمد، امام (ع) درباره زکات فرمودند اگر کسی آمد زکات داد جای تعریف و تمجید ندارد، آن کسی که زکات میدهد با دادن زکات امنیت خود را تأمین میکند، این زکات تبدیل به حقوق مجاهدان و سربازانی میشود که میخواهند از مملکت دفاع کنند، کسی که زکات میدهد شکم فقرایی را سیر میکند که ممکن است فقر آنها را به ناهنجاری بکشاند، کسی که زکات میدهد مسلمان حساب میشود و اگر زکات ندهد باید وحشت کند، اگر کسی زکات ندهد هیچ نمازی از او پذیرفته نیست، غیر از زکات در اموال شما چیزهای دیگری هم نهفته است.
راوی میگوید من عرض کردم غیر از زکات دیگر چه چیزی در اموال ما وجود دارد؟ حضرت فرمودند در اموال شما حق سائلین و محرومین وجود دارد، یعنی امام حساب این را از زکات جدا میکند، کسی که زکات داده اما میبیند که کسی گرسنه و درمانده است، باید به آنها هم کمک کند، برای مثال امروز در غزه بسیاری از مردم آب برای نوشیدن ندارند، بسیاری با گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند، خدا به داد ما برسد تا به دلیل اینکه کاری نمیکنیم مورد غضب قرار نگیریم.
از امام (ع) سؤال میکنند این حق معلوم چیست که در اموال ماست؟ امام (ع) فرمود همان مالی که برخی آدمها در روز، در هفته یا در ماه به نیازمندان کمک میکنند، در نهایت امام (ع) میفرمایند در آیه 8 سوره انسان، امیرالمؤمنین (ع) از بخش زکات اموال خود به مسکین، یتیم و اسیر کمک نکرد، آن حضرت به کسانی که نیازمند بودند توجه ویژه داشت.
امام رضا (ع) فرمودند خدا هر کسی را که دستش را باز میگذارد، او هم به همان اندازه باید در عائله خودش دست باز عمل کند، برخی هر چه پول گیرشان میآید به فکر ذخیره هستند، حضرت میفرماید خوب است که آدم هر چه گیرش آمد به همان اندازه برای عائله خودش گشادهدست باشد.
حضرت در ادامه فرمودند مبادا این شخص کاری کند که عائلهاش آرزوی مرگش را کنند، سپس امام (ع) آیه 8 سوره انسان را خواندند و ادامه دادند این عیال با شما دارند زندگی میکنند، مانند اسیر شما هستند، بنابراین باید به فکر آنها باشید، وقتی نعمت و درآمدتان بیشتر شد باید گشادهدست باشید.
ابابصیر میگوید در مورد آیه 8 سوره انسان از امام صادق (ع) سؤال کردم، امام (ع) فرمود اسیر به معنای زندانی است؛ امام (ع) فرمود اسیر همان زندانی است، اسیر را باید پذیرایی کنید، باید غذای او را به موقع بدهید، حتی اگر حکم اعدام او صادر شده باشد، در هر صورت باید مورد توجه و اطعام قرار بگیرد، مانند همان کاری که امیرالمؤمنین (ع) با قاتل خود کرد.
امام (ع) در ادامه فرمود امیرالمؤمنین (ع) کسانی را که در زندان بودند از بیتالمال مسلمانان برای آنها پذیرایی مهیا میکرد و آنها را مورد لطف و عنایت قرار میداد.
امام کاظم (ع) درباره آیات 8 و 9 سوره انسان فرمودند امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) برای خدا از مسکین، یتیم و اسیر پذیرایی کردند، افطار خود را برای رضای خدا به اینها بخشیدند، البته امیرالمؤمنین (ع) هیچ کجا چنین اظهاری را نکردند، خدا دل آنان را دید، خدا دید که در دل آنان جز رضای خدا چیزی نیست، هیچ مقصد و مقصودی غیر از خدا نداشتند، چون این گونه بودند بدون اینکه چیزی بگویند خدا سرّ درونشان را با این آیه آشکار کرد.
انشاءالله خدا به ما توفیق دهد بتوانیم بیشتر با معارف قرآن کریم و بیانات نورانی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) آشنا شویم و از این منابع ارزشمند استفاده کنیم.