امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم به بیان لزوم دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا پرداخت.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه 90 تفسیر قرآن کریم که در تاریخ 2 دی 1403 در مسجدالاسلام برگزار شد، در شرح سوره مجادله اظهار کرد: خدای متعال در آیه 22 سوره مجادله می‌فرماید «لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».

یعنی (قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند و كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده‏‌اند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند در دل اين‌هاست كه خدا ايمان را نوشته و آن‌ها را با روحى از جانب خود تأييد كرده است و آنان را به بهشت‌هايى كه از زير درختان آن جوي‌هايى روان است در مى‌‏آورد هميشه در آنجا ماندگارند خدا از ايشان خشنود و آن‌ها از او خشنودند اينانند حزب خدا آرى حزب خداست كه رستگارانند).

خدای متعال در این آیه فرموده است امکان ندارد قوم و ملتی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، با کسانی که در مقابل خدا و رسول خدا (ص) ایستاده‌اند، دوستی کنند، اگر ایمان آدم‌ها ایمان واقعی باشد محال است که مؤمن با دشمن خدا و دشمن رسول خدا (ص) آشتی و دوستی داشته باشد، هر چند که این دشمنان پدران، فرزندان، برادران و قوم و خویش این ملت باشند.

بنابراین کسی که به خدا و رستاخیز ایمان دارد، نمی‌تواند با برادری که کافر و دشمن خداست، پدری که با خدا دشمنی می‌کند و قوم و قبیله‌ای که با خدا دشمنی می‌کند، دوست باشد، او کسی است که ایمان در دلش نوشته و تثبیت شده و به‌عبارتی ایمان به‌صورت محکم و ریشه‌دار در دلش جا گرفته است.

در ادامه این آیه آمده این‌ها کسانی هستند که خدا با روحی که از ناحیه خودش است، اینان را تأیید کرده است، گویا ایمانشان را امضا کرده و شخصیت مؤمنه آنان را پذیرفته است، این‌ها همان جماعتی هستند که عاقبتشان بهشت است، بهشتی که از زیر باغ‌های آن نهرها جاری است.

خدای متعال در ادامه این آیه فرموده است خدا از این جماعت راضی است و این‌ها هم از خدا راضی هستند، بین این‌ها و خدا خشنودی و رضایت وجود دارد، همان خشنودی و رضایتی که در پایان سوره مبارکه فجر از آن سخن به میان آمده است.

برای هر مؤمنی این‌طور است، امام (ره) در اواخر وصیت‌نامه‌شان فرموده‌اند با دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از میان شما می‌روم، هر کس بتواند این‌ها را در شخصیتش پیاده کند، چقدر می‌تواند زندگی موفقی داشته باشد.

آن کسی که به خدا و قیامت اعتقاد دارد، وعده‌های خدا را می‌داند، به اولیاءالله وابسته است، دلش می‌خواهد خدا و اولیاءالله را ملاقات کند، بنابراین ترسی ندارد که بخواهد از این دنیا برود، چرا که کارش را درست انجام داده است.

خدای متعال در انتهای آیه 22 سوره مجادله می‌فرماید این‌ها حزب‌الله هستند، حزب‌الله فقط به ظاهر نیست، ظاهر و باطن آدم باید معنای حزب‌الله باشد، خداوند در این آیه فرموده آن‌هایی که رستگارند، حزب‌الله هستند، غیر حزب‌الله رنگ رستگاری را نمی‌بیند، آن مؤمنی که ثابت‌قدم پای‌کار رستگاری می‌ماند، حزب‌الله هست، حزب‌الله رستگار و غالب است.

خدای متعال در آیه 24 سوره توبه می‌فرماید «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ»، یعنی (بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى كه گرد آورده‏‌ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى‌داريد نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست‏ داشتنى‏‌تر است پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را به اجرا در آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى‌كند).

خدای متعال در این آیه به رسولش فرمان داده که بگو پدرانتان، فرزندانتان، برادرانتان، قوم و قبیله‌تان، مال و ثروتی که اندوخته‌اید و درآمد و تجارتی که دارید، اگر این چیزها برای شما محبوب‌تر، دوست‌داشتنی‌تر و مهم‌تر از خدا، رسول خدا (ص) و جهاد در راه خدا باشد، آماده باشید که عذاب خدا می‌آید.

این جملات نشان می‌دهد اگر کسی با این نوع تفکر زندگی کند، از منظر قرآنی و نگاه الهی فاسق محسوب می‌شود، فَسَقَ ریشه فسق به معنای بیرون رفتن از پوشش یک چیز است، برای مثال اگر میوه‌ای از پوستش جدا شود، به این میوه فَسَقَ می‌گویند، یعنی پوستش جدا شده است.

پوسته ایمان، آدم را در حمایت و احاطه خود قرار داده است، وقتی آدم از پوشش ایمان بیرون بیاید، فَسَقَ می‌شود، همان‌طور که میوه بعد از اینکه از پوست بیرون بیاید رنگش تیره و فاسد می‌شود، وقتی هم فاسد شد مفسد می‌شود، یعنی باعث بیماری و مشکلاتی می‌شود، خدا هم منافقین را فاسق و فاسد می‌داند و هم اینکه آن‌ها مفسد هستند.

این سه مرحله در منافقین وجود دارد، یعنی از پوشش ایمان بیرون می‌آیند، فاسق می‌شوند، وقتی فاسق شدند فاسد می‌شوند و به‌دنبال فساد، ترور، قتل، دروغ، آشوب و فتنه می‌روند، این‌ها علائم فساد است، سپس مفسد می‌شوند، یعنی دیگران را هم به فساد می‌کشانند.

امیرالمؤمنین (ع) قوی‌ترین مواضع ایمانی را دارد، آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرماید وقتی رسول خدا (ص) آمد و ما را دعوت به اسلام کرد، جماعتی که ایمان آورده بودیم در مقابل پدران کافر خود، پسران کافر خود، برادران کافر خود و عموهای کافر خود شمشیر می‌کشیدیم، آن‌ها نیز در مقابل ما که ایمان آورده بودیم شمشیر می‌کشیدند، وقتی این شرایط پیش آمد ما شک نمی‌کردیم که بگوییم آمدن رسول خدا (ص) باعث جنگ برادر با برادر یا جنگ پدر و فرزند شد، بلکه این اتفاقات ایمان ما را محکم‌تر می‌کرد و ایمان ما استوارتر می‌شد.

ما چقدر آدم‌هایی را داریم که برای مثال فرزندشان یک تروریست بوده و کسانی را به قتل رسانده است، او را محاکمه کرده‌اند و به سزای عملش رسانده‌اند و پدر و مادرش از دینشان برگشته‌اند، در حالی که این پدر و مادر خودشان باید با این فرزند تروریست و مرتدشان می‌جنگیدند، علمای بزرگواری را نیز داشته‌ایم که فرزندشان این وضع را پیدا کرد و خودشان زمینه دستگیری و مجازات آن‌ها را  فراهم کردند، روحیه همه ما باید این‌گونه باشد و بین حق و باطل فرق قائل باشیم.

متنوع در کتب و منابع دینی نقل شده که رسول گرامی اسلام (ص) در بخشی از سخنرانی خود در غدیر خم فرموده‌اند ای مردمی که در اینجا اجتماع کرده‌اید، خدا یک چیزهایی را به من امر کرده و یک چیزهایی را هم نهی کرده است، همان‌طور که خدا به من امر و نهی کرده، من هم به امیرالمؤمنین (ع) امر و نهی کرده‌ام، از این پس اگر می‌خواهید بفهمید امر و نهی از طرف خدا کدام است، امر و نهی علی (ع) را ببینید، همان‌طور که امر و نهی مرا امر و نهی خدا می‌دانستید و می‌دانید، امر و نهی امیرالمؤمنین (ع) نیز همان امر و نهی خدای متعال است، هر چه او امر فرمود با همه وجودتان امرش را گوش کنید و اگر شما را از چیزی نهی کرد، نهی او را بپذیرید، در مقصد، مراد و مرام او حرکت کنید، خودتان را متحول کنید و به سراغ حال و هوای امیرالمؤمنین (ع) بروید، مبادا راه‌های مختلف، شما را از راه امیرالمؤمنین (ع) باز دارد.

پیامبر (ص) در ادامه فرمود آن صراط مستقیمی که خدا گفته باید در آن مسیر حرکت کنید، من همان صراط مستقیم هستم، بعد از من امیرالمؤمنین (ع) همان صراط مستقیم است، بعد از امیرالمؤمنین (ع) نیز نسل او یعنی ائمه (ع) همین موقعیت را دارند.

حضرت در ادامه آیه 56 سوره مائده را تلاوت کرده و فرمودند «وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ»، یعنی (و کسانی که خدا و رسولش و مؤمنانی [چون علی بن ابی طالب] را به سرپرستی و دوستی بپذیرند حزب خدایند، و یقیناً حزب خدا در هر زمان و همه جا پیروزند).

حضرت در ادامه فرمودند دشمنان علی (ع) و اولاد علی (ع) اهل شقاق هستند، این‌ها برادران شیاطین‌اند، دائم به همدیگر حرف‌های به ظاهر جذاب می‌زنند، اما این حرف‌ها جز فریب و دروغ چیز دیگری نیست.

امروز هم شاهد این حرف‌های جذاب فریبنده از سوی دشمنان هستیم، امروز می‌بینیم رسانه‌های استکباری و بوق‌های بین‌المللی فسق، فساد، ظلم، جنایت و آدم‌کشی فضای مجازی و غیرمجازی را در اختیار گرفته‌اند و بمباران تبلیغاتی می‌کنند تا جنایت را عدالت جلوه دهند و ظلم، سیه‌رویی و نفرت را زیباسازی کنند.

حضرت در ادامه فرمودند اولیای علی (ع) و علی (ع)، مؤمنین هستند، این‌ها همان حزب‌الله هستند، اولیای الهی آن‌هایی هستند که ایمانشان را به ظلم آلوده نمی‌کنند، یکی از مصادیق ظلم در قرآن، شرک است، برای مثال کسی که خدا و پدر، خدا و فرزند، خدا و مال، خدا و قوم و قبیله را در کنار هم می‌بیند، هم نماز می‌خواند و هم وظیفه می‌داند از برادر، فرزند، قوم و قبیله، حزب و جناح حمایت بیجا کند و می‌گوید اگر فساد مفسدی را آشکار کنم خوب نیست، این‌ها به معنای شرک است.

قرائت قرآن ثواب دارد و نورانیت می‌آورد، قرآن خواندن‌های معمولی زمینه فهم قرآن را در انسان فراهم می‌آورد، اما قرار نیست ما آیه شرک را بخوانیم، در حالی که خودمان مشرک هستیم، آیه ظلم را بخوانیم، در حالی که خودمان ظالم هستیم، آیه ربا را بخوانیم، در حالی که خودمان رباخوار باشیم، آیه عفت و حجاب را بخوانیم، در حالی که خودمان این مسئله را رعایت نمی‌کنیم، در این صورت مطابق فرمایش پیامبر (ص) «رُبّ تالٍ للقرآن و القرآن یلعنه»، یعنی (چه بسا قاری قرآنی که مورد لعن قرآن است).

پیامبر (ص) در ادامه فرمود اولیای الهی کسانی هستند که ایمان آوردند و هیچ وقت در مسیر ایمانی خود شک به دلشان راه ندادند و در راه خدا پایدار بودند، این‌ها اهل بهشت هستند، فرشتگان به استقبال این‌ها می‌آیند و به آن‌ها سلام می‌کنند و می‌گویند بهشت بر شما گوارا باد، و سپس می‌گویند بفرمایید داخل بهشتی که همیشه در اینجا خواهید ماند.

در آیه 22 سوره مجادله آمده است «وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»، درباره این جمله روایات متعددی داریم، از جمله اینکه نقل شده همانا خدا محبت ما اهل بیت (ع) را در زوایای قلب بنده مؤمن قرار می‌دهد، هر کس که خدا مهر ایمان را بر قلب او زد، هیچ کس در عالم نمی‌تواند این ایمان را از دل او محو کند، مگر نشنیدی که خداوند درباره این‌هایی که مؤمن هستند و کسی نمی‌تواند آن‌ها را از راه به در کند، می‌فرماید «أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»، خدا ایمان را در قلب این‌ها ثبت کرده و این‌ها را با روح خودش تأیید کرده است، محبت اهل بیت (ع) همان ایمان است.

همین که می‌بینیم مردم در پیاده‌روی اربعین دشواری‌های زیادی را تحمل می‌کنند، اما نمی‌توانند این عشق و محبت را نسبت به اهل بیت (ع) نداشته باشند، این همان ایمان است.

رسول خدا (ص) فرموده‌اند خدایا مبادا محبتی از کافران در دل من بیاوری؛ ممکن است این کافر یک آدم ضد انقلاب و منافق باشد، پیامبر (ص) دعا کرده و می‌فرماید خدایا مبادا محبت یک آدم نااهل در دل من بیاید، در حالی که همه دل من باید متعلق به خدا باشد، خدایا قرار نیست من با دشمنان تو رفاقت داشته باشم.

مشابه همین فرمایش رسول خدا (ص) که در مورد کافران است، در مورد فاسقان نیز آمده است، حضرت فرموده خدایا، مبادا از فاسقان و فاجران لطف و مرحمتی به من شود، لطف و مرحمت آن‌ها مانند سلام شیطان بوده و بی‌طمع نیست، سپس حضرت به آیه 22 سوره مجادله استشهاد کردند.

در حدیث دیگری در «الدر المنثور» سیوطی که از کتب روایی اهل سنت است، آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند محکم‌ترین و قابل اعتمادترین عروه (ریسمان) در راه خدا این است که شما در راه خدا دوست بدارید و در راه خدا دشمن بدارید؛ یعنی اگر عزیزترین کسان شما دشمن خدا بودند، باید با آن‌ها دشمنی کنید، دوستی با دشمنان خدا خطرناک است، البته اگر قابل هدایت هستند باید آن‌ها را هدایت، امر و به معروف، نهی از منکر، نصیحت، موعظه و ارشاد کرده و به آن‌ها محبت کنید.

خدای متعال در آیه 22 سوره مجادله فرموده است «وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»، امام صادق (ع) راجع به این جمله فرموده‌اند منظور از روح در این جمله، فرشته‌ای بالاتر از جبرئیل و میکائیل است که این فرشته بزرگ و روح اعظم، هم با رسول خدا (ص) هست و هم با ائمه (ع) هست.

بنابراین اگر کسی با رسول خدا (ص) و ائمه (ع) است و قلبا ایمان آورده، باید اهل ایمان را دوست بدارد و آن‌هایی که مقابل ایمان ایستاده‌اند را دشمن بدارد، منتها از همان ابتدا نباید شروع به دشمنی کرد، ابتدا باید تبلیغ کرد، توضیح داد و راه را روشن کرد، اگر مؤثر واقع نشد و آن آدم لجاجت کرد و در دشمنی سماجت داشت، دیگر اینجا جای تعارف و رحم نیست، بلکه باید موضعمان را در اینجا مشخص کنیم، همان خدا و پیامبر (ص) که از صله‌رحم سخن گفته‌اند، اینجا فرموده‌اند اگر صله‌رحم شما در مقابل خدا ایستادند، باید در مقابل آن‌ها بایستید.