نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه اخلاق به بیان مفهوم خلق باد و آب در خلقت جهان از دیدگاه امیرالمؤمنین امام علی (ع) پرداخت.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه ششم درس اخلاق (شرح نهجالبلاغه) که در تاریخ 26 دی ماه 1403 برگزار شد، اظهار کرد: میلاد امیرالمؤمنین (ع) را خدمت همه اهل عالم تبریک عرض میکنیم، باید بتوانیم مبلغ دیدگاه و شخصیت امیرالمؤمنین (ع) برای مردم باشیم و نگاههای آن حضرت را به دیگران انتقال بدهیم.
امیرالمؤمنین (ع) در جمله معروفی خودشان را اینطور معرفی کرده و فرمودند من کوه سر به فلک کشیدهای هستم که از دامنههای وجودم رودخانهها و سیل جاری است، من آنقدر شخصیت برجسته و بلندمرتبهای دارم که پرندگان تیزپرواز عقول، افکار و حتی اوهام انسانها نمیتوانند به من برسند که مرا تعریف کنند، یعنی نمیتوانند به شخصیت من اشراف و احاطه پیدا کنند.
همیشه میگویند تمدنها کنار رودخانهها شکل میگیرند، البته اینجا منظور از شکلگیری تمدن در کنار رودخانهها، تمدن آجر، سنگ، ساختمان و بناهای فیزیکی است، اینکه امیرالمؤمنین (ع) میفرماید از دامنههای وجودم سیل جاری است، منظور این است که هر خطبه من یک رودخانه است و هر جمله من چشمهای است که خطبهها و نامههای مرا شکل میدهد، این خطبهها و نامهها تبدیل به فرهنگ امیرالمؤمنین (ع) و فرهنگ علوی میشود.
این فرهنگ علوی همان سیل و رودی است که تمدن انسانی، معنوی و حقیقی انسانها در آینده جهان به وسیله آن شکل میگیرد، ما یقین داریم وعدهای که خدای متعال در آیه 105 سوره انبیاء آمده، باعث میشود همه مردم دنیا پای کار امیرالمؤمنین (ع) بیایند، خدای متعال در این آیه فرموده «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»، یعنی (و در حقيقت در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد).
فرهنگ امیرالمؤمنین (ع) و سیره و سنت آن حضرت، تفسیر سیره و سنت نبوی است، فرزندان آن حضرت هم آمدند این سیره را به کمال رساندند، این فرهنگ آینده جهان خواهد بود، مانند همان تمدنی که در کنار رود خواهد بود.
امیرالمؤمنین (ع) درباره خودشان فرمودند قبل از اینکه دیگر دستتان به من نرسد، سؤالاتی که دارید را از من بپرسید؛ این جمله مکرر در موضوعات مختلف از حضرت صادر شده است.
شیخ مفید در کتاب اختصاص آورده است که امام صادق به نقل از امیرالمؤمنین (ع) فرموده است ای مردم، من خلیفه خدا هستم، قبل از اینکه دستتان به من نرسد، سؤالاتتان را از من بپرسید، من قلب آگاه، زبان گویا و خلیفه خدا هستم؛ حضرت میفرماید من خلیفه خدا هستم، یعنی رسول خدا (ص) فرمان خدا را اجرا کرد که مرا وصی خود قرار داد.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود آن کسی که حقیقت ایمان را چشیده باشد، او میفهمد من که هستم؛ این خیلی شبیه آن جمله نورانی در قرآن است که خدای متعال در آیه 79 سوره واقعه فرموده است «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، یعنی (كه جز پاكشدگان بر قرآن دست ندارند).
آن کسی که محو دین شده باشد، میفهمد امیرالمؤمنین (ع) کیست، امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود کافران حتما مرا تکذیب میکنند و منافقین نمیتوانند مرا بپذیرند، اما مؤمنین با همه وجودشان مرا میپذیرند.
امیرالمؤمنین (ع) در جای دیگری فرمودند قبل از اینکه دستتان به من نرسد، سؤالاتتان را از من بپرسید، من به تمام فضاهای عالم هستی آشنا هستم، من حتی آسمانها و کهکشانها را بهتر از زمینشناسی شما میشناسم.
در جلسات پیشین در خصوص خطبه اول نهجالبلاغه و نحوه خلق آسمانها و زمین سخن گفتیم، در ادامه صحبتهای جلسات پیشین میتوان گفت که در خصوص خلقت آسمانها، در آیه 47 سوره ذاریات آمده است «وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُون»، یعنی (و آسمان را به قدرت خود برافراشتيم و بىگمان ما آسمان گستريم).
گویا این جمله میخواهد بگوید این آسمانها و فیزیک عالم مثل یک درخت است، این درخت امسال یک اندازهای دارد اما سال آینده دیگر این اندازه نیست، رشد جدیدی پیدا میکند و حجمش افزایش پیدا میکند، یعنی اینجا عالم ثابتی نیست، این آیه به ما میگوید که این عالم دائم در حال گسترش و رشد است، این آیه در فهم فرمایشات امیرالمؤمنین (ع) خیلی کاربرد دارد.
همچنین آیه 30 سوره انبیاء نیز در فهم این بخش از فرمایشات امیرالمؤمنین (ع) بسیار کاربردی است، خدای متعال در این آیه میفرماید «أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ»، یعنی (آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم آيا باز هم ايمان نمىآورند).
ابنعباس در خصوص کلمه «وَإِنَّا لَمُوسِعُون» در آیه 47 سوره ذاریات گفته این آیه میگوید واقعیت جهان، واقعیت در حال توسعه، گسترش و رشد است، یعنی این طور نیست که بگوییم خدا اگر بخواهد عالم دیگری بزرگتر از عالم فعلی خلق میکند، بلکه همین عالم دائم در حال گسترش است.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه خطبه نخست نهجالبلاغه فرمودند «فَأَجْرَى فِيهَا مَاءً مُتَلَاطِماً تَيَّارُهُ مُتَرَاكِماً»، یعنی (در آن آبی متلاطم و متراکم با موجهای دمان جاری ساخت)، شاید منظور از آب در این بخش، یک ماده سیال یا یک جوهر باشد، حضرت میفرماید خدا یک ماده سیال و جوهر روان را جاری کرد که اجزای آن بسیار متلاطم هستند.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرموده است «زَخَّارُهُ حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ الرِّيحِ الْعَاصِفَةِ»، یعنی (و آن را بر پشت بادى سخت وزنده توفان زاى نهاد).
در فرمایشات حضرت کلمه «مُتَلَاطِم» آمده است، در میان عربها کلمهای به نام لطمه زدن داریم که در مصیبتها به سر و صورتشان ضربه میزنند، متلاطم یعنی خدا کاری کرده که این آب و این ماده سیال به قدری طوفانی شده که امواج به صورت هم میزنند و تلاطم پیدا میکنند، یعنی بخشهایی از این ماده سیال بلند میشوند و هر کدام از این بخشها به صورت یکدیگر میخورند.
در فرمایشات حضرت کلمه «مُتَرَاكِماً زَخَّارُهُ» نیز آمده است، یعنی این امواج برخاسته بر هم انباشته و متراکم میشوند، در ادامه فرمایشات حضرت جمله «حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ الرِّيحِ الْعَاصِفَةِ» آمده است، یعنی خدا این ماده سیال را بر متن طوفان یا باد خردکننده حمل کرده است.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرموده است «وَ الزَّعْزَعِ الْقَاصِفَةِ»، یعنی این نیروی خردکنندهای که هر چیز ثابتی را از میان بر میدارد؛ وقتی طوفان میآید خانهها را از جا میکند و درختان بزرگ را بر زمین میاندازد، حضرت وقتی شکلگیری عالم را بیان میکند میفرماید آن ماده سیال اسرارآمیز، طوفانی و نیرومند و این باد طوفانی و طغیانگر فعال شدهاند و خدای متعال این طور کار را پیش برده است.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه میفرماید «فَأَمَرَهَا بِرَدِّهِ»، یعنی خدا به باد فرمان داد که آب و ماده سیال را از این سو به آن سو ببرد، یعنی به یک سمت ببرد و مجددا به سمت دیگر برگرداند.
حضرت در ادامه فرمود «وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ وَ قَرَنَهَا إِلَى حَدِّهِ»، یعنی این باد را با نیروی شدید خردکننده بر آن ماده سیال مسلط کرد، یعنی به نیروی خردکننده فرمان داد که به این مایع و جوهر مسلط شود و بر شدت آن بیفزاید و از ترکیب آب و باد این اتفاق بیفتد، اما در عین حال این باد و مایع سیال را محاصره کند و در بر بگیرد و نگذارد از حد و مرزش خارج شود.
حضرت در ادامه فرمود «الْهَوَاءُ مِنْ تَحْتِهَا فَتِيقٌ»، یعنی ذیل این جریان، هوا فتیق است، رتق به معنای به هم پیوسته و چسبیده و فتق به معنای جدا شده و باز شده است، فتیق بر وزن فعیل بوده و شدت گستردگی را بیان میکند، فتیق است یعنی همه جا را گرفته است، امیرالمؤمنین (ع) در این قسمت میفرماید ذیل آن فضای آب و بادی که درست شده، جو بسیار گستردهای وجود دارد.
حضرت در ادامه میفرماید «وَ الْمَاءُ مِنْ فَوْقِهَا دَفِيقٌ»، آن مایع و جوهری که از آن صحبت شد، به وسیله این نیرو به حرکت در میآید و با جهش و شتاب حرکت میکند، دفیق همان شتاب و جهندگی را بیان میکند.
حضرت در ادامه میفرماید «ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِيحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّهَا»، شارحان نهجالبلاغه میگویند این یعنی خدا یک طوفان و باد دیگری بیافرید، یکی از اسرار وزیدن باد این است که خدای متعال در آیه 22 سوره حجر فرموده «وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ»، یعنی (و بادها را باردارکننده فرستادیم و از آسمان آبى نازل كرديم پس شما را بدان سيراب نموديم و شما خزانهدار آن نيستيد)، دانشمندان میگویند این بادها که میوزند تلقیح میکنند، این تلقیح خیلی جاها برای درختان، حیوانات و پرندگان کاربرد دارد.
یکی از چیزهایی که نقش تلقیحی دارد باد است، در این قسمت از نهجالبلاغه امیرالمؤمنین (ع) میفرماید باد غیر از آنکه گیاهان و درختان را بارور میکند، ابرها را هم تلقیح میکند، یعنی کاری میکند ابرها شرایطی پیدا کنند که زایش آنها تبدیل به باران شود.
این بادی که اینجا امیرالمؤمنین (ع) از آن صحبت میکند، غیر از آن طوفانی است که در شکلگیری عالم با آن ماده سیال فعال میشود و کهکشانها و آسمانها را پدید میآورند، امیرالمؤمنین (ع) در این قسمت میفرماید این بادی است که عقیم است، یعنی رسالت تلقیحی ندارد و عقیم است، بنابراین هیچ ابری با آن حالت بارآوری پیدا نمیکند.
حضرت در ادامه فرموده است «وَ أَدَامَ مُرَبَّهَا وَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا»، یعنی آن باد همواره در حال وزیدن بود، آن هم وزیدنی تند، آن باد را تند و سخت کرد و منبع و منشأ پیدایش آن را دور قرار داد.
حضرت در ادامه میفرماید «فَأَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ الْمَاءِ الزَّخَّارِ وَ إِثَارَةِ مَوْجِ الْبِحَارِ»، یعنی این باد را آورد تا اینکه این آب زخار را منقلب و زیر و رو کند تا دریا را مواج کند و موجها را در دریا برانگیزاند.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود «فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقَاءِ»، یعنی کاری که باد با آب میکند، مانند مشکی است که در آن لبنیات وجود دارد و آن را به سرعت تکان میدهند تا تبدیل به کره و دوغ شود، یعنی این باد با آن مایع کاری میکند که تحولاتی در عالم هستی به وجود بیاید.